یکی از برجستهترین ویژگیهای مثنوی شیوه و الگوی خطابی و تعلیمی آن است. شعر مولوی (بهویژه مثنویاش) در عصر او با مخاطبان، ارتباطی ((شنیداری)) داشت؛ یعنی توسط خود او یا راویان برای مخاطبان خوانده میشد. در واقع، این خطاب رو در روی به قصد تعلیم و ارشاد بوده است. مثنوی از لحاظ نوع ادبی (genre) در حیطة آثار عرفانی (تعلیمی- اجتماعی) قرار میگیرد. (فاضلی و بخشی، 1387) یکی از مهمترین عواملی که سبب میشود مثنوی به قلة آثار عرفانی ادب فارسی صعود کند. همین رویکرد تعلیمی و ارتباط اجتماعی زنده و پویای مولوی با مخاطبان است. هدف مولانا در مثنوی، تعلیم مخاطبان است. بر مبنای این هدف، او حتی هزلهای خود را براساس بیتی از حدیقهالحقیقة سنایی، هزل نه بلکه «تعلیم» میداند: (زرینکوب، 1368) بیت من بیت نیست اقلیم است هزل من هزل نیست تعلیم است (سنایی) هزل تعلیم است آن را جد شنو تو مشو بر ظاهر هزلش گرو (4/3558) الگوی تعلیمی مولانا، که مفاهیم انتزاعی را با قصّهها و تمثیلها انتزاعی و ملموس میکند، مخاطب را به واکنش همحسّی و همدردی و درک متقابل وا میدارد. قصّه، اجتماعیترین نوع تعلیم مفاهیم است. همین ویژگی بزرگترین موفقیت مولوی از دیدگاه ارتباط اجتماعی و مهمترین عامل مطرح شدن مثنوی به عنوان اجتماعیترین اثر عرفانی ادبیات فارسی است. از این دیدگاه، ساختار «تمثیل محور» مثنوی سخت به قرآن شبیه است و تلقّ, ...ادامه مطلب